دوشنبه ها
شاید این اولین کلاسی بود که با شوق می رفتم...
شاید به خاطر این بود که از رفتن به این کلاس هدف بزرگی داشتم؛
هدفی که به خاطر اون راه زندگیم رو عوض کردم،
هدف حسینی یا هدف روشنگری،
تو کلاس وبلاگ نویسی شرکت کردم تا بتونم یکی از اون کسانی باشم
که ان شاالله بتونه با مطالب وبلاگش حقیقت رو نشون بده
ان شاالله
این از بزرگترین آرزوهای من است اگه خداکمکم کنه
این کلاس دوشنبه ها برگذار میشه
معنای عشق...
و...
عشق، همه در او تجلی می شود...
و...
آزادگی و آزادی با وجود او معنا می شود...
و...
حسین (علیه السلام) زیبا ترین معشوق عالم است...
و...
سیدالشهدا(علیه السلام) قشنگ ترین کلمه دو جهان است...
دست و بوسه!
چقدر گرمای دستهایش را دوست داشتم؛
وقتی که دستهایم را می فشردو می گفت:"جابر!وقتی مردی دست دوستش را می فشارد،
گویابر روی او بوسه می زند."
{کتاب :رسول مهر}بحار الانوار ج 73-ص 23
آرزویم...
ای کاش می دانستم؛
ای کاش من از خودم با خبر بودم؛
ای کاش به نیاز هایم ،
به استعداد هایم،
به دنیای درون و بیرونم آگاهی پیدا می کردم!
ای کاش می دانستم از کجا آمده ام و مقصدم کجاست؟
مرا به چه کاری آورده اند؟
در این دنیا چه دارم؟
با داری ام چه کنم؟
ای کاش سزاوارترین علم را داشتم،همان علمی که بدون آن هر کاری فاسد است...
این دانستنیها آرزوی من است...
بهای انسان-وحید خراسانی(با تصرف و تخلص)
چرا قیام؟
گاهی اوقات سوالاتی برای ما پیش میاد،در مورد"چرا "های بعضی امور ؛مثل قیام امام حسین (علیه السلام)
سوال اینکه چرا امام حسین قیام کردُدرست مثل اینست که بگوییم چرا پیغمبر اکرم(صلوات الله علیه و آله) در مکه قیام کرد و با قریش سازش نکرد؟
ویا چرا علی مرتضی (علیه السلام) اینقدر رنج حمایت پیغمبر را در بدر و حنین و احد و احزاب و لیله المبیبت متحمل شد ؟
ویا چرا ابراهیم (علیه السلام) یک تنه در مقابل قدرت عظیم نمرود قیام کرد؟
چرا موسی(علیه السلام) در حالی که جز برادرش هارون کسی نداشت به دربار فرعون رفت؟
کتاب حماسه حسینی-ج۲-ص۲۱
عقیله بنی هاشم(سلام الله علیها)
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود...
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود...
امتحان الهی...
این روزها روزهای ماه محرم هست ،ماهی که یاد و خاطره حماسه عاشورا و قیام باصلابت وغیرتمندانه امام حسین(علیه السلام) و اهل بیتشان و همچنین بی وفایی مردم کوفه را برایمان تداعی می کند.در آن روزها مردم کوفه از روی جهل یا شاید عناد و لجبازی از امتحان الهی سربلند بیرون نیومدن و گرفتار مکر حیله یزید و دست نشونده هاش شدند...
تا حالا فکر کردیم شاید ما هم گرفتار یزید وجودمان شده ایم !
فکر کرده ایم که چرا مولایمان مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف)ظهور نمی کنن؟
فکر کرده ایم که شاید همین عدم ظهور امام،یک امتحان الهی باشد!
شاید ما سر جلسه کنکور هستیم!
یزید زمان کیست؟ آیا ما با او در حال جنگیم یادر حال صلح؟
نمره امتحان ما چند است؟
فداییان راه حق
به امید اینکه ولایت پذیر باشیم مانند شهدا ...
